حضور گستردهی مردم در انتخابات مجلس نهم، ناکارآمدی تلاشهای غرب را برعلیه ایران نشان داد. عکس العمل کشورهای غربی در برابر این حضور گسترده چه خواهد بود؟ و این مشارکت چه تأثیری بر انتخاب ایران به عنوان یک مدل و الگوی موفق از سوی ملتهای تازه انقلاب کرده میتواند داشته باشد؟ برای پاسخ به این سؤالات، با آقای «سعدالله زارعی»، کارشناس مسایل خاورمیانه، گفتوگویی خواهیم داشت.
حضور گسترده مردم در انتخابات 12اسفند، چه تأثیری بر رویکرد و سیاست غربیها در برابر ایران میتواند داشته باشد؟
اگر درست نگاهی به صحنهی مناقشه بین غرب و ایران بیندازیم، میبینیم که در مقابل غربیها یک عامل کلیدی وجود دارد و این عامل کلیدی تأمین کننده سرنوشت مناقشهی ایران و غرب هست و آن هم مردم هستند و عاملی به نام مردم و پیوستگی آن ها با حاکمیت سیاسی سبب شده که نظام جمهوری اسلامی علیرغم فشارهای فراوانی که از سوی غرب در سطح بینالمللی و منطقهای با آن مواجه میشود مقاومت بکند و مسیر خودش را ادامه بدهد. این مردم اگر در فرآیند زمانی دچار فرسایش شوند و امیدشان را از دست بدهند یا ارتباطشان با نظام سیاسی تضعیف بشود یا درگیر اختلافات و چالشهای درونی بشوند طبیعتاً غرب میتواند امیدوار باشد که در یک دورهی زمانی نه چندان طولانی مدت، قادر خواهد بود که از فشارهای وارده بر جمهوری اسلامی ایران نتایج مناسبی دریافت بکند.
اما انتخابات روز جمعه 12 اسفند این پیام را برای غربی به همراه داشت که ملت ایران نسبت به چهار سال قبل در این فاصله که فشار بیسابقهای به جمهوری اسلامی ایران وارد کردند، شادابتر و فعالتر و با انگیزهتر از گذشته در کنار مسؤولین و سیاستهای نظام جمهوری اسلامی هستند و این مسأله بیفایده بودن فشارهای خارجیها و نتیجهی معکوس داشتن این فشارها را برای آنها اثبات کرد.
آنها ممکن است در بیانات رسمی و آشکارا به این حقیقت اعتراف نکنند و کماکان علی ظاهر به فشارهای خودشان ادامه دهند، ولی مسلماً در حلقههای تصمیمگیری و کانونهای تخصصی حتماً روی این مسأله توجه نشان خواهند داد و ما قطعاً در آیندهی نزدیک شاهد تغییرات محسوسی در سیاستهای غربی خواهیم بود و در وحدت غربیها علیه ایران قطعاً شکاف ایجاد میشود و تردیدهای جدی دربارهی کارآمدی روشهای گذشته در بین آنها به وجود میآید.
در مورد کارآمدی تحریمها تردیدهای جدی را وارد میکند، در مورد استفاده از اهرمهای امنیتی و زور، تردیدهای جدی را وارد میکند و همین طور در مورد موفقیت آمیز بودن تلاشها برای ایجاد شکاف در داخل ایران تردید ایجاد میکند. ما نشانههایی از این مسأله را همین امروز میتوانیم در مواضع غربیها مشاهده کنیم.
این مشارکت تاچه حد میتواند در الگوبرداری از نظام جمهوری اسلامی ایران توسط کشورهایی که تازه انقلاب کردهاند، مؤثر باشد؟
انقلابهایی که در سطح منطقه به وقوع پیوسته و به نتیجه رسیدهاند، عبارتند از مصر تونس و لیبی، این کشورها در حال حاضر در مرحله نظامسازی هستند، مسأله قانون اساسی، ترکیب شریعت با انتخابات و مردم سالاری، مسألهای است که در این کشورها امروز به دغدغه اصلی تبدیل شده است ترکیب شریعت و مردم سالاری تجربه جمهوری اسلامی است و با الگوی شیعه تطابق دارد و درحافظهی تاریخی اهل سنت معمولاً جابهجایی حکومتها از طریق سه روش انجام شده است: یک روش استخلاف بود یعنی یک خلیفه یا پادشاهی وقتی میخواست از دنیا برود، فرد پس از خودش را تعیین می کرد، یا از طریق شورای ریش سفیدان یا به تعبیر خودشان «شورای عقلا» بوده که عدهای از افسران بنشینند و حاکم بعدی را تعیین کنند، یا از طریق زور یا به تعبیر خودشان، «غلبه»، فردی به حکومت برسد و با استفاده از زور قدرت را به دست بگیرد. اینها روشهایی شناخته شده در قانون کشورهای شمال آفریقا است.
اما امروزه این کشورها در تشکیل حکومت به یک مدل چهارم که بنای آن در حکومت جمهوری اسلامی گذاشته شده، یعنی ترکیب شریعت و دموکراسی اقبال دارند. امروز شاهد این هستیم که الگوی حکومت سازی در لیبی مصر و تونس، الگوی جمهوری اسلامی است، بنابراین به میزانی که در خانه، یعنی در کانون این مردم سالاری دینی مردم مشارکت گستردهتری داشته باشند و گذر ایام از انگیزههای آنها نتواند بکاهد، طبیعتاً این مسأله عزم کشورهای عربی را برای تکرار تجربهی جمهوی اسلامی جزمتر میکند و آنها با اطمینان خاطر بیشتری به ترکیب انتخابات و شریعت میپردازند.
واکنش غربیها به مشارکت گسترده مردم چه بوده یا خواهد بود و وظیفهی دستگاه دیپلماسی ایران در برابر این واکنشها چگونه باید باشد؟
تلاشی که رسانه های غربی در روز جمعه و یکی دو روز قبل از آن دنبال می کردند این بود که وانمود کنند انتخابات در ایران ملی نیست و جناحی است و در حالی که رقبا را حذف کرده انتخابات را برگزار می کند و بنابراین این یک انتخابات مردمی نیست بلکه یک انتخاباتی است که صرفاً نمایی از انتخابات مردمی دارد و حکومت مشغول سوء استفاده از این انتخابات است.
در روز جمعه ما شاهد بودیم که تلویزیونهای غربی به جای آنکه صفهای طویل مردم را نشان بدهند، دائماً در یکی دو تا تصویر که مردم و حکومت و حاکمیت بود زوم کرده بودند و وانمود میکردند که این یک انتخاب درون حکومتی و در محدودهی خاص است. این مسئلهای است که غربیها برای مخدوش کردن چهرهی ایران دنبال کردند. واقعیت مطلب این است که آنها از این انتخابات به شدت نگران بودند، چرا که مشارکت انبوه مردم و تصویر این مشارکت برنامههای آنها را بهم می زد. این مسئلهای است که آنها دنبال کردند و امروز و فردا و فرداهای دیگر هم این روش را درتفسیر انتخابات جمعه دنبال خواهند کرد.
در یک کار غیر منطقی وزارت خارجه انگلیس طی یک بیانیهی رسمی، انتخابات جمهوری اسلامی را غیردموکراتیک دانست. اگر مختصر مقایسهای بین انتخابات انگلیس و انتخابات ایران و همینطور میزان رأیی که «ویلیام هیگ» را به کرسی وزارت خارجه انگلیس رسانده و میزان رأیی که وزیر خارجه ایران را انتخاب کرده (از گذر یک انتخابات 85 درصدی بوده است) انجام بدهیم، معلوم میشود، که در کجا در واقع انتخابات توأم با آرای واقعی مردم بوده و در کجا آرای مخدوشی وجود داشته است. به نظر بنده دستگاه دیپلماسی ما از طریق میزگردها، جلسات، ارتباط با دولتها و ارتباط با نخبگان باید بتواند از این انتخابات 12 اسفند برای آگاه سازی اذعان در غرب استفاده کند و اجازه ندهد که این تلألو انتخابات 12 اسفند در لابلای ادعاهای نادرست امثال آقای هیگ گم بشود.